0

سودآوری چیست؟ چه تاثیری در پیشرفت کسب‌وکار دارد؟

  • کد خبر : 8615
  • ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۳
سودآوری چیست؟ چه تاثیری در پیشرفت کسب‌وکار دارد؟

نسبت سودآوری یکی از انواع نسبت‌های مالی است که میزان سودآوری شرکت‌های بورسی را با استفاده از درآمد یا میزان فروش، سود خالص و … می‌سنجند. از آنجایی که سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های سودآور منجر به بازدهی بیشتر سرمایه‌گذاران خواهد شد، تحلیل نسبت سودآوری شرکت‌ها معیار مناسبی جهت انتخاب سهام بنیادی در اختیار افراد قرار […]

نسبت سودآوری یکی از انواع نسبت‌های مالی است که میزان سودآوری شرکت‌های بورسی را با استفاده از درآمد یا میزان فروش، سود خالص و … می‌سنجند. از آنجایی که سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های سودآور منجر به بازدهی بیشتر سرمایه‌گذاران خواهد شد، تحلیل نسبت سودآوری شرکت‌ها معیار مناسبی جهت انتخاب سهام بنیادی در اختیار افراد قرار می‌دهد. در ادامه مطلب همراه ما باشید تا بگوییم که سودآوری چیست و چرا افزایش سودآوری مهم است؟

تعریف سود چیست؟

سود یک نوع فایده مالی است و وقتی اتفاقی افتد که مجموع درآمدهای کسب و کار از مجموع هزینه‌هایی که برای ایجاد آن درآمدها متحمل شده، بیشتر شود. سـود شرکت متعلق به مالکان شرکت است و آن‌ها هستند که تصمیم می‌گیرند آیا سـود به‌ دست‌ آمده را مجددا در کسب‌وکار (شرکت) سرمایه گذاری کنند یا بین سهامداران تقسیم کنند(سود تقسیمی).

در شرکت‌ها سـود اشاره به پولی دارد که بعد از کسر همه هزینه‌ها از درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات برای شرکت باقی می‌ماند.

کل هزینه ها – کل درآمدها = سود

سودآوری چیست؟

سودآوری ارتباط نزدیکی با سود دارد؛ اما با یک تفاوت کلیدی. در حالی که سود یک مقدار مطلق است، سودآوری نسبی است. ازاین معیار برای تعیین دامنه‌ی سود شرکت با در نظر گرفتن اندازه‌ی کسب و کار، استفاده می‌شود. سودآوری یک معیار اندازه‌گیری بهره‌وری و در نهایت بیانگر موفقیت و شکست یک کسب و کاراست. تعریف دقیق‌تر سودآوری، توانایی یک کسب و کار در ایجاد بازده مالی مبتنی بر منابع خود در مقایسه با یک سرمایه گذاری جایگزین است. با وجودی که یک شرکت می‌تواند سود ببرد اما این به معنی سودآوری شرکت نیست.

سودآوری چیست

عوامل مؤثر در افزایش سودآوری

افزایش سودآوری کسب و کار یک فرآیند چندبُعدی است که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد. در زیر به برخی از عوامل مؤثر در افزایش سودآوری اشاره خواهیم کرد:

استراتژی بازاریابی: تعیین هدف‌های بازاریابی، شناسایی نیازها و خواسته‌های مشتریان، تعیین موقعیت رقابتی مناسب و توسعه راهبردهای تبلیغاتی و فروش می‌تواند بهبود قابل توجهی در فروش و سودآوری به همراه داشته باشد.

بهبود عملکرد عملیاتی: کاهش هدررفت‌ها، بهبود زمان تولید و تحویل، استفاده بهینه از منابع و مواد اولیه، افزایش بهره‌وری کارگری و بهبود مدیریت زنجیره تأمین، همگی عواملی هستند که بهبود عملکرد عملیاتی و در نتیجه افزایش سودآوری را به همراه دارند.

مدیریت مالی: مدیریت مالی شامل مدیریت بهینه دارایی‌ها و بدهی‌ها، کنترل هزینه‌ها و مدیریت منابع مالی، برنامهسازی بودجه و پیش‌بینی دقیق درآمدها و هزینه‌ها، بهره‌گیری از منابع مالی خارجی و سرمایه‌گذاری‌های هوشمند است.

کاهش هزینه‌ها: تقلیل هزینه‌ها شامل شناسایی و کاهش هدررفت‌ها، بهبود فرآیندهای عملیاتی، استفاده بهینه از منابع و افزایش بهره‌وری کارگری می‌شود.

تحقیق و توسعه: با توسعه محصولات و خدمات نوآورانه، بهبود فناوری‌ها، راه‌اندازی خطوط تولید جدید و بهبود فرآیندهای کسب و کار، سازمان می‌تواند در برابر رقبا متمایز شود و درآمدها و سودآوری را افزایش دهد.

مدیریت استراتژیک: انتخاب استراتژی‌های مناسب شامل تحلیل محیط کسب و کار، شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها، تعیین هدف‌های روشن، استفاده از مزیت رقابتی، تعیین راهبردهای موثر برای رشد و توسعه است.

مدیریت منابع انسانی: سرمایه‌گذاری در آموزش و توسعه کارکنان، ایجاد فرهنگ سازمانی موثر، ارتقای مشارکت و مشارکت کارکنان، ایجاد سیستم پاداش و تشویق مناسب می‌توانند از عوامل مهم در بهبود عملکرد سازمان و افزایش سودآوری باشند.

سودآوری چیست

چرا نسبت‌های سودآوری را بررسی می‌کنیم؟

پیش از بیان تعریف نسبت‌های سود آوری، بیان هدف مراجعه‌ی به این نسبت‌ها و بهره‌گیری از آن‌ها خالی ‌از لطف نیست. سود، مهم‌ترین آیتم و مهم‌ترین پارامتر در صورت‌های مالی و مقایسه‌ی بین شرکت‌ها است. از مدیران شرکت گرفته، سهام‌داران و حتی برخی کارکنان شرکت همواره به فکر تحقق سود بیشتر و تسهیل شرایط برای دستیابی به آن هستند.

برای تحقق سود طبیعتاً به برخی منابع نیازی مبرم وجود دارد. این منابع به شکل یکسان در اختیار تمام شرکت‌ها نیست و هر شرکتی با مجموعه‌ای از محدودیت‌ها سروکار دارد و باید در چارچوب قیود موجود سعی بر بهینه‌یابی و بیشینه‌سازی سود خودش داشته باشد؛ بنابراین اگر در مقایسه‌ی شرکت‌ها صرفاً بر مقدار کمی سود حاصل شده توجه کنیم، نگاهی سطحی به قضیه‌ی سودسازی شرکت‌ها داشته‌ایم و ابداً به امکانات موجود و در دسترس آن‌ها توجهی نکرده‌ایم. محاسبه و تحلیل نسبت‌های سودآوری ما را در هم‌سنگ و هم معیار کردن شرکت‌ها برای مقایسه‌ی بهتر یاری می‌کنند.

در واقع با بهره‌گیری از این نسبت‌ها می‌توانیم فارغ از میزان کمی سود در شرکت‌های مختلف بهره‌وری آن‌ها را با هم مقایسه کنیم. چراکه انحراف تحلیل‌های مبتنی بر بهره‌وری در بلندمدت نسبت به تحلیل‌های سطحی مبتنی بر مقادیر کمی بسیار کمتر است و به عبارت ساده‌تر در این‌گونه تحلیل‌ها درصد بالاتری از پیش‌بینی‌ها صحیح و سودمند خواهند بود.

سودآوری چیست

(PI)  یا شاخص سودآوری چیست؟

شاخص سودآوری (PI) یا همان نسبت سرمایه‌گذاری به سود (VIR) یا نسبت سود به سرمایه(PIR)، نشان دهنده رابطه بین هزینه‌ها و مزایای یک پروژه پیشنهادی است. شاخص سودآوری به این صورت محاسبه می‌شود که نسبت بین ارزش حال حاضر جریان نقدی آینده انتظاری و مبلغ اولیه سرمایه‌گذاری شده در پروژه محاسبه می‌شود. PI بالاتر به معنای این است که یک پروژه جذاب‌تر در نظر گرفته خواهد شد.

اگر شاخص سودآوری برابر با ۱ باشد، به این معناست که هیچ سود اضافی‌ای از سرمایه‌گذاری در پروژه بدست نمی‌آید و سرمایه‌گذاری بازگشت داده می‌شود. در حالی که اگر شاخص سودآوری بیشتر از ۱ باشد، می‌توان به دنبال سرمایه‌گذاری در پروژه بود.

شاخص سود آوری به عنوان یکی از معیارهای مهم در تصمیم‌گیری در خصوص سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید استفاده می‌شود. با توجه به این شاخص، سرمایه‌گذاران می‌توانند تصمیم بگیرند که آیا باید در پروژه سرمایه‌گذاری کنند یا نه.

همچنین شاخص سودآوری می‌تواند به عنوان یکی از ابزارهای مدیریتی برای بهبود عملکرد پروژه استفاده شود. با محاسبه و مقایسه شاخص سود آوری برای پروژه‌های مختلف، می‌توان به دنبال بهبود عملکرد پروژه بود و تصمیمات بهتری در مورد سرمایه‌گذاری در پروژه‌های آینده گرفت.

در کل، شاخص سود آوری یکی از معیارهای مهم در تصمیم‌گیری در خصوص سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید است که می‌تواند به عنوان یکی از ابزارهای مدیریتی برای بهبود عملکرد پروژه استفاده شود.

.در نتورک نیوز بیشتر بخوانید:

تفاوت گوگل ادز با سئو؛ کدامیک بهتر است؟

چرا افزایش سودآوری مهم است؟

افزایش سودآوری برای بسیاری از مشاغل مهم است، زیرا تولید سود به کسب و کارها اجازه می‌دهد تا به رشد خود ادامه دهند و در صنایع خود رقابت کنند. افزایش سود آوری کسب و کار همچنین می‌تواند به کسب و کارها کمک کند تا منابع مالی خود را از مؤسسات مالی، سرمایه‌گذاران و سهام‌داران تأمین کنند.

اگر یک کسب و کار در حال حاضر سود نمی‌کند، افزایش سودآوری ممکن است امکان سود را فراهم کند، که درنهایت به کسب و کار اجازه می‌دهد به فعالیت خود ادامه دهد.

سودآوری

انواع مختلف نسبت‌های سودآوری چیست؟

نسبت‌‌های سودآوری مختلفی وجود دارد که توسط شرکت‌‌ها برای ارائه بینش مفید در مورد رفاه مالی و عملکرد تجارت استفاده می‌‌شود.

همه این نسبت‌ها را می‌توان به دو دسته تعمیم داد که به شرح زیر است:

نسبت‌های حاشیه

نسبت‌های حاشیه نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل فروش به سود در درجات مختلف اندازه گیری است. به عنوان مثال می‌توان به حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، حاشیه جریان نقدی، EBIT، EBITDA، EBITDAR، NOPAT، نسبت هزینه عملیاتی و نسبت سربار اشاره کرد.

نسبت‌های بازگشت

نسبت‌های بازگشت نشان دهنده توانایی شرکت برای ایجاد بازده برای سهام‌داران خود است. به عنوان مثال می‌توان به بازده دارایی‌ها، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده نقدی دارایی‌ها، بازده بدهی، بازده سود انباشته، بازده درآمد، بازده تعدیل شده بر اساس ریسک، بازده سرمایه‌ی سرمایه گذاری شده و بازده سرمایه به کار گرفته شده اشاره کرد.

نسبت سود عملیاتی به فروش

این نسبت از تقسیم سودعملیاتی به فروش خالص به دست می‌آید. اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری دارایی‌ها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمی‌شود. این نسبت معیار قوی‌تری برای ارزیابی سودآوری و فروش است.

.بیشتر بخوانید:

بازار هدف یا Target Market چیست؟ ۵ گام برای تعیین بازار هدف!

سودآوری چیست

نسبت سود خالص به متوسط دارایی‌ها

این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع دارایی‌ها به دست می‌آید و معیار بهتری برای سنجش سود آوری شرکت در مقایسه با نسبت سود خالص به فروش و نسبت سود عملیاتی است زیرا توان مدیریت را در بکارگیری موثر از دارایی‌ها در ایجاد سود خالص نشان می‌دهد.

نسبت بازده حقوق صاحبان سهام

این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز بر متوسط حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. این نسبت میزان موفقیت مدیریت را در حداکثر نمودن بازده سهام‌داران عادی نشان می‌دهد.

مشتری سودآور

مشتری‌ها همیشه سودآور نیستند. برخلاف باور اشتباه برخی نیروهای فروش، هرچه مشتری بیشتر داشته باشید لزوماً سود بیشتری نخواهید داشت. شما نباید سعی کنید به همه بفروشید. این یکی از رایج‌ترین اشتباهات فروش است که نتیجه‌ای عکس خواهد داشت.

چرا؟ چون شما برای هر لحظه که با یک مشتری صحبت می‌کنید هزینه‌ای می‌پردازید. هزینه‌های کسب و کار شما به قوت خود پا برجاست، و از طرفی هنگامی که وقت خود را صرف سرنخ‌های بی‌کیفیت می‌کنید، از رسیدگی به سرنخ‌های با کیفیت باز می‌مانید. کیفیت سرنخ‌ها در فرآیند ارزیابی کیفی سرنخ مشخص می‌شود.

در نتورک نیوز بیشتر بخوانید:

بهترین استراتژی های قیمت گذاری برای افزایش درآمد

سودآوری چیست

جمع‌بندی

در این مقاله گفتیم که سودآوری چیست و دلایل اهمیت آن‌ها را ذکر کردیم. از آنجایی ‌که سوددهی شرکت‌ها از مهم‌ترین پارامترها برای سرمایه‌گذاران است، بررسی و تحلیل این‌گونه نسبت‌ها اهمیت بالایی پیدا می‌کند. این نسبت‌ها به ‌طور کلی به دو دسته‌ی حاشیه‌ای و بازدهی تقسیم می‌شوند که نسبت‌های حاشیه‌ای انواع سود را برحسب فروش می‌سنجند و نسبت‌های بازدهی نیز میزان سوددهی را بر حسب امکانات و اقلامی مثل دارایی‌ها و حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار می‌دهند. هر دوی این نسبت‌ها از اهمیت بالایی برخوردارند و نباید در تحلیل بنیادی از آن‌ها غفلت کرد.

.بیشتر بخوانید:

اهمیت بازاریابی برای حضور کالاهای ایرانی در بازار جهانی

لینک کوتاه : https://nwnews.ir/?p=8615

برچسب ها

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.