5

تحلیل بنیادی چیست؟

  • کد خبر : 1033
  • ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۳
تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟ | قبل از شروع بحث اشاره به صحبت یک تحلیلگر معروف خالی از لطف نیست: پری کوفمن (Perry Kaufman) یک تحلیلگر و یک معامله گر حرفه ای امریکایی است که در سال ۱۹۶۶ در سخنرانی برای صدها تن در مورد تحلیل بازار سرمایه مقابل او گرد آمده بودند اشاره کرد که “اگر یک دقیقه وقت داشته باشید، به شما […]

تحلیل بنیادی چیست؟ | قبل از شروع بحث اشاره به صحبت یک تحلیلگر معروف خالی از لطف نیست: پری کوفمن (Perry Kaufman) یک تحلیلگر و یک معامله گر حرفه ای امریکایی است که در سال ۱۹۶۶ در سخنرانی برای صدها تن در مورد تحلیل بازار سرمایه مقابل او گرد آمده بودند اشاره کرد که “اگر یک دقیقه وقت داشته باشید، به شما خواهم آموخت که چگونه در بازار سهام پول درآورید: سهم را پایین بخرید و بالا بفروشید! حالا اگر ۵ یا ۱۰ سال وقت دارید، به شما یاد خواهم داد که یک سهم، چه موقع بالا و چه موقع پایین است.” این سخن از کوفمن اهمیت آموزش تحلیل بنیادی را دوچندان می نماید.

★ تحلیل بنیادی چیست؟

به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشه‌ای، پایه‌ای و یا اساسی هم می‌گویند. همان‌طور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایه‌گذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیم‌گیری می‌کند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر؟ در مقالات قبلی، عوامل اثرگذار بر قیمت سهام را معرفی کردیم و گفتیم به‌طورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند: الف. عوامل محیطی، ب. عوامل مرتبط با صنعت، ج. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی ، سرمایه‌گذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین می‌کند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیم‌گیری می‌کند. طبیعتاً:

 اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نه‌تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه‌گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایه‌گذار نمی‌کند.

فرض کنید سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر با قیمت ۲۵۰ تومان خریدوفروش می‌شود. سرمایه‌گذار با استفاده از روش تحلیل بنیادی ارزش واقعی سهام الف را محاسبه کرده و به این نتیجه می‌رسد که هر سهم این شرکت حداقل ۳۰۰ تومان ارزش دارد. در این حالت، سرمایه‌گذار نسبت به خرید سهام شرکت الف اقدام می‌کند، زیرا از دید وی، قیمت فعلی سهام این شرکت در بورس، در مقایسه با ارزش واقعی آن حداقل ۵۰ تومان ارزان‌تر است. حال اگر در همین مثال، سرمایه‌گذار پس از تحلیل قیمت سهام شرکت الف با روش بنیادی، به این نتیجه برسد که سهام این شرکت بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش ندارد، نه‌تنها از خرید سهام شرکت الف خودداری می‌کند، بلکه اگر این سهم را در سبد سرمایه‌گذاری خود داشته باشد، آن را خواهد فروخت.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟

اگر تحلیل‌های بنیادی بیانگر آن باشند که ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت الف ۲۵۰ تومان است و تفاوتی بین ارزش واقعی و قیمت سهام شرکت در بورس وجود ندارد، در این حالت، خرید یا فروش این سهام هیچ‌گونه سودی نصیب سرمایه‌گذار نخواهد کرد. زیرا سهم به قیمت واقعی در بورس معامله می‌شود. اکنون این سؤال مطرح است که وقتی می‌شود ارزش واقعی یک سهم را با روش تحلیل بنیادی محاسبه کرد، پس چطور سهام برخی شرکت‌ها با قیمتی بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی خود در بورس معامله‌شده و زمینه کسب سود و یا احیاناً زیان برای برخی سرمایه‌گذاران فراهم می‌شود؟

پاسخ این است که اولاً عوامل اثرگذار بر قیمت سهام شرکت‌ها، همواره دست‌خوش تغییر است. بنابراین ارزش واقعی سهام شرکت‌ها نیز به‌صورت مستمر در حال تغییر بوده و در این میان، سرمایه‌گذارانی موفق‌ترند که زودتر از دیگران، تبعات ناشی از تغییر عوامل مؤثر بر قیمت سهم را تحلیل و ارزش واقعی سهم را ارزیابی کنند. به‌عنوان‌مثال، فرض کنید شرکت الف بودجه سال آینده خود را منتشر و پیش‌بینی کرده است. سود سال آینده شرکت در مقایسه با سال جاری، ۵۰ درصد افزایش داشته باشد. در این شرایط، سرمایه‌گذارانی که زودتر از دیگران بتوانند اثرات ناشی از این پیش‌بینی را بر قیمت سهام شرکت الف تحلیل و اختلاف بین ارزش واقعی و قیمت فعلی سهم در بورس را محاسبه کنند، موفق‌تر خواهند بود.

ثانیاً، تحلیل بنیادی و محاسبه ارزش واقعی سهم بر اساس آن، تا حد زیادی وابسته به نوع تحلیل سرمایه‌گذاران است. فرض کنید شرکت الف اعلام کرده است میزان فروش این شرکت در سال جاری ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت. در این حالت، ممکن است برخی از سرمایه‌گذاران تصور کنند که افزایش فروش شرکت منجر به افزایش سودآوری و درنتیجه رشد قیمت سهام شرکت می‌شود. درحالی‌که به اعتقاد گروهی دیگر از سرمایه‌گذاران، افزایش ۳۰ درصدی فروش شرکت، منجر به افزایش ۵۰ درصدی هزینه‌های شرکت شده و نه‌تنها باعث سودآوری شرکت نمی‌شود، بلکه میزان سود شرکت را کاهش خواهد داد. در این حالت، سرمایه‌گذاران گروه اول، اقدام به خرید سهام و سرمایه‌گذاران گروه دوم، اقدام به فروش سهام می‌کنند. اگر فکر می کنید که نیاز به آموزش های بیشتری در خصوص تحلیل بنیادی دارید پیشنهاد می کنیم حتماً سری مقالات آموزشی تحلیل بنیادی در بورس ایران را حتماً مطالعه نمایید.

سوالات بنیادی در تحلیل بنیادی

یک تحلیلگر بنیادی سوالاتی را مطرح می‌کند و به دنبال پاسخی دقیق برای آن‌ها می‌گردد. همان‌طور که گفتیم این سوال‌ها می‌تواند فردبه‌فرد متفاوت باشد.

موفقیت یک تحلیل بنیادی تنها به پاسخ‌های درست بستگی ندارد. بلکه موفقیت یک تحلیل، وابسته به طرح سوال‌هایی درست است.

  • آیا درآمد شرکت دارد رشد می‌کند؟
  • آیا شرکت واقعا دارد سود می‌کند؟
  • آیا می‌تواند بدهی‌های خود را بپردازد؟
  • آیا قدرت کافی برای رقابت با دیگران را دارد؟
  • آیا منابع شرکت برای تولید سود، به شکلی بهینه تخصیص پیدا کرده‌اند؟
  • در بدترین سناریو، چه اتفاقی برای سرمایه‌گذاران می‌افتد؟

اگر بتوانیم به این سوالات جواب بدهیم، متوجه می‌شویم که آیا یک مورد سرمایه‌گذاری واقعا مناسب است یا خیر. به فارسی ساده، ما به دنبال این جواب هستیم که در نهایت «سهم را بخریم یا نه؟».

ابزارهای تحلیل

تحلیل بنیادی چیزی نیست به جز تحلیل، بررسی و نتیجه‌گیری از عوامل بنیادی. اما عامل‌های بنیادی چه هستند؟ هرچیزی که به سلامت مالی شرکت ربط داشته باشد. مواردی مثل سود، زیان، بدهی، دارایی، ارزش برند و توان مدیریتی شرکت.

به طور کلی می‌توانیم عوامل بنیادی را به دو دسته تقسیم کنیم:

  • عوامل کمی: قابل اندازه‌گیری هستند و با عدد گزارش می‌شوند.
  • عوامل کیفی: به کیفیت و صفات مربوط هستند و نمی‌شود به آن‌ها عدد نسبت داد.

برای مثال وقتی در مورد سهم از بازار یک شرکت حرف می‌زنیم، می‌توانیم موضوع را با عدد و نمودار بیان کنیم. اما وقتی در مورد قدرت نوآوری یک شرکت صحبت می‌کنیم، اعداد از وصف واقعیت عاجز خواهند بود.

برای مثال خوش‌نامی یک شرکت چیزی نیست که بشود با عدد سنجیده شود. اما اگر تصویر عمومی از یک برند را در تحلیل خود منظور نکنیم، کارمان کامل نخواهد بود.

با این وجود توجه داشته باشید که عوامل کیفی، در نهایت باید به عدد تبدیل شوند. شرکتی خلاق و نوآور که قادر نیست محصولات خود را بفروشد و سود بسازد، مورد توجه ما نخواهد بود.

درست مثل کسی که هزاران مدرک دانشگاهی و فنی دارد، اما قادر نیست برای خودش یک شغل دست‌وپا کند.

مهم‌ترین ابزار شما برای تحلیل سامانه کدال است. اطلاعیه‌ها و اعدادی که در سایت‌های دیگر منتشر می‌شود، ممکن است دقیق نباشد. 

مفهوم ارزش ذاتی

چرا می‌خواهید سهم‌ها را تحلیل کنید؟ چون باور دارید که قیمت سهم‌ها دقیق نیست، شاید یک سهم خیلی ارزان باشد و بعدها گران شود، یا خیلی گران باشد و بعدها قیمتش پایین بیاید. پس قبول دارید که:

فرض بنیادی اول: «قیمت سهم نشان‌دهنده ارزش آن نیست.»

 شما به دنبال سهم‌هایی هستید که قیمتی کم‌تر از ارزش ذاتی خود داشته باشند. مثلا دوست دارید سهمی پیدا کنید که ۱۰۰۰ تومان می‌ارزد، اما قیمتش در بازار کم‌تر از ۱۰۰ تومان است!

 چرا این آرزو را در سر می‌پرورانید؟ چون باور دارید که:

فرض بنیادی دوم: «در بلندمدت، قیمت به ارزش ذاتی نزدیک خواهد شد.»

یعنی سهمی که امروز ۶۰ تومان است و هزار تومان می‌ارزد، بالاخره به قیمت ۱۰۰۰ تومان خواهد رسید. چرا که بالاخره دیگران هم از ارزش ذاتی این سهم باخبر می‌شوند و در صف خرید می‌ایستند. این اتفاق چه زمانی می‌افتد؟ هیچ‌کس نمی‌داند. شاید چند ماه و شاید چند سال دیگر. باید منتظر ماند و دید.

علاوه‌بر طولانی شدن مدت انتظار، دو اتفاق بد دیگر هم ممکن است رخ بدهد:

  • شاید مفروضات شما نادرست است و سهم، آن‌قدرها که فکر می‌کنید ارزش ندارد.
  • شاید در طول زمان، ارزش ذاتی شرکت تغییر کند و شما از این تغییرات بی‌خبر باشید.

چگونه تحلیل بنیادی را آموزش ببینیم؟

حقیقت آن است که بر خلاف تحلیل تکنیکال منابع اکادمیک یادگیری تحلیل بنیادی بسیار کمتر هستند، مسیر یادگیری تحلیل بنیادی بیشتر از یک مسیر تجربی همراه با مطالعه و جستجوی مداوم می گذرد و از همین جا باید اعلام کنیم که هیچ وقت شما با خواندن یک کتاب تحلیلگر بنیادی نخواهید شد و عموما یادگیری در این حوزه انتهای مشخصی ندارد و همین است که آن را جذاب می‌کند. شاید هم بتوان این گونه تفسیر کرد که از انجائی که هم باید شما به صورت های مالی، حسابداری، سرمایه گذاری، ریسک، شناخت صنایع، مدلسازی مالی و…. اگاهی داشته باشید، نیاز به مطالعه در حوزه های مختلف خواهید داشت، ما هم در اینجا ماهیگیری را به شما یاد می‌دهیم، دقیق می‌گوییم تحلیل بنیادی چیست و از کجا اغاز وبه کجا ختم می‌شود و این گونه شما بهتر خواهید توانست در جستجوی منابع مورد نیاز خود بروید.

چگونه از تحلیل بنیادی در سرمایه گذاری های خود استفاده کنیم؟

تحلیل بنیادی در رویکرد سرمایه گذاری ارزشی مورد استفاده قرار می‌گیرد، یعنی زمانی که سرمایه گذار افق سرمایه گذاری بلندمدت دارد، بیشتر از این ابزار تحلیلی استفاده می‌کند. درواقع شما در تحلیل بنیادی به دنبال پاسخ به یک سوال اساسی هستید: فرآیند جریان پول در شرکت به چه صورت است؟ درواقع همانطور که خون در بدن یک انسان زنده جریان دارد، جریان نقد نیز در فرایندهای عملیاتی یک شرکت در جریان است و یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند با نظم هرچه بیشتر این فرایند را در نرم افزار مدلسازی کند و در گام بعدی آن را تحلیل کند، خرید سهام یک شرکت در بازار سرمایه با سهامدار خصوصی یک شرکت شدن خارج از بازار سرمایه در ذات تفاوت ندارد، لذا این که بدانید سهام شرکتی را می‌خرید که شناخت و اگاهی کافی به فرایندهای عملیاتی و جریانات نقدی و توانایی سودسازی آن دارید بسیار اهمیت دارد. این همان موضوعی است که وقتی رفتارهای گله ای در بازارهای مالی رخ می‌دهد در سرمایه گذاران کمرنگ تر و کمرنگ تر می‌شود. لذا تحلیل بنیادی قرار است به شما کمک کند که نسبت به شرکتی که می‌خرید شناخت پیدا کنید و ارزش آن را بدانید. تمام این توضیحات را دادیم تا مجددا به کلمه ای بازگردیم که در ابتدای این پاراگراف به آن اشاره مختصری داشتیم، ارزش!

اما ارزش چیست؟

ارزش مفهوم بسیار مهمی در معقوله سرمایه گذاری است که عموما با قیمت اشتباه گرفته می‌شود، اما به طور جدی با آن تفاوت دارد، قیمت آن چیزی است که پرداخت می‌کنید و ارزش آن چیزی است که به دست می‌آوردید. از همین توضیح ساده می‌توان مفهوم اصل مهم سرمایه گذاری را برداشت کرد:

شما همیشه به دنبال آن هستید که در ازای ارزش بالاتر قیمت کمتر بپردازید، لذا اگر بدانید کالا یا دارایی ایی قیمت بالاتری از ارزش آن دارد، آن را گران تلقی کرده و نمی‌خرید و بالعکس اگر بدانید کالا یا دارایی ایی قیمت کمتری از ارزش آن دارد، اقدام به خرید می‌کنید، برای فروش نیز مترصد فرصت هایی هستید که قیمت بالاتری از ارزش بپردازید، یعنی عموما فروشنده تمایل دارد گران بفروشد و ارزان بخرد. این توضیحات روح حاکم بر سرمایه گذاری است، در هرجا که سرمایه گذاری کنید، این روح جاری است. قیمت ها هیچ وقت روی خط مستقیم ارزش ذاتی حرکت نمی‌کنند بلکه مداما بالاتر یا پایین تر از ارزش ذاتی در نوسان هستند. این که انواع ارزش چیست و چگونه می‌توان ارزش یک شرکت یا دارایی را به دست اورد نیز موضوع جامعی است که در این مجال نمی‌گنجد، اما پله اول ارزشیابی، تحلیل بنیادی است. این توضیحات را ارائه دادیم تا دقیق نشان دهیم انتهای مسیر تحلیل بنیادی به کجا ختم می‌شود و از چه اهمیت بالایی برخوردار است.

لینک کوتاه : https://nwnews.ir/?p=1033

برچسب ها

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.