بازاریابی B2C چیست؟ |
در جهان کارآفرینی کلمات اختصاری بسیاری وجود دارد. B2C، یا Business to Consumer، یکی از رایج ترین آن ها است. در این مقاله به شرح بازاریابی B2C و تفاوت هایش با بازاریابی B2B می پردازیم.
اگر شما کسبوکاری دارید که خدمات آموزشی ارائه میدهد، ممکن است یک کسب و کار B2C یا یک کسب و کار B2B یا کسب و کاری داشته باشید که هم برای شرکتها و هم مصرف کنندگان خدمات دارد. در هر صورت، شناخت بازاریابی B2C می تواند به شما در ایجاد یک کسب و کار سودآور کمک کند.
اما بازاریابی B2C چیست و چگونه می تواند به فروش بیشتر دوره های آنلاین شما کمک کند؟
اینها سوالاتی است که ما امروز به آن خواهیم پرداخت. اگر شما به طور کامل ندانید که بازاریابی B2C چگونه کار می کند، ممکن است که نتوانید سهمی از بازار را که توقع داشتید کسب کنید .
با این حال، ما می دانیم این تعاریف همیشه اطلاعات کافی برای کارآفرینان ارائه نمی دهند. به همین دلیل است که ۹ نمونه از استراتژی ها را بیان خواهیم کرد تا از آن ها الهام گرفته و به بازاریاب B2C بهتری تبدیل شوید .
در پایان این راهنما، شما درک جامعی از بازاریابی B2C و همچنین استراتژی هایی را که می توانید امروز انجام دهید، پیدا خواهید کرد. صرف نظر از بازاری که در آن مشغول هستید، اگر محصولات دیجیتالی خود را به مصرف کنندگان میفروشید میتوانید از تاکتیکهای این مقاله استفاده کنید.
بازاریابی مصرفی یا B2C چیست؟
این نوع بازاریابی به این خاطر چنین نامی دارد که طرف اول آن (تأمینکننده کالا یا سرویس) یک شرکت تجاری و یا حتی یک کسبوکار کوچک است و طرف دوم آن (خریدار یا مشتری) یک مصرفکننده عادی است. چنین چیزی به صورت روزانه میلیونها بار در حال اتفاق افتادن در سراسر دنیا است. هر نوع خرید و فروش معمول و رایجی که یک سوی آن یک مشتری یا یک شهروند ساده باشد در این نوع تجارت دخیل است. چنین مبحثی به ظاهر بسیار ساده و بدون پیچیدگی است و هر انسانی تا کنون هزاران بار با این نوع بازاریابی برخورد داشته است. درواقع به خاطر اینکه در حالت عادی چنین خرید و فروشهایی بخشی از زندگی روزمره مارا تشکیل میدهند، بنابراین پیچیدگی خاصی در این موضوع (ظاهراً) وجود ندارد. اما هرموقع بحث از “بازاریابی” باشد، مطمئن باشید که در پشت آن مباحث زیادی وجود دارد.
به همین خاطر است که یک خرید و فروش ساده تفاوت بسیار زیادی با یک بازاریابی تجارت به مصرفکننده دارد! درحقیقت در نوع اول فقط یک خرید و فروش ساده انجام میشود اما در نوع دوم یا نوع حرفهای آن، تحقیق و پژوهش صورت گرفته و به صورت اصولی اقدام به فروش میشود. همین دیدگاه به ظاهر ساده باعث شده تا خیلی از تجارتهای مبتنی بر کالا یا سرویس نتوانند درک صحیحی از یک بازاریابی تمام عیار داشته باشند و به دنبال آن فروش کم و ضرر و زیان زیادی متحمل کسبوکار این افراد میشود. زمانی میتوان یک کسبوکار را یک تجارت فعال در بحث بازاریابی B2C دانست که آن کسبوکار از استراتژیها، تاکتیکها و راه و روشهای اصولی پیروری کرده باشد. در غیر این صورت چه تفاوتی بین یک شرکت بزرگ تجاری با هزاران کارمند و یک مغازه کوچک وجود خواهد داشت؟ چرا که هر دو مورد از لحاظ تئوری و پیشفرض در حال فروش به مشتری یا همان مصرفکنندگان معمولی هستند.
درحقیقت این کمپینها و استراتژیهای بازاریابی B2C هستند که یک کسبوکار را به سمت موفقیت سوق میدهند؛ نه داشتن عناوینی همچون فروشنده و تاجر و مواردی از این قبیل. با توجه به این نکات باید اذعان داشت که برای کسب موفقیت در زمینه فروش محصولات مشتری محور، باید از اصول و قواعدی پیروی کنید که به شما در انجام درست کارها کمک میکنند. این اصول و قواعد و استانداردها در مجموعهای کامل با عنوان “بازاریابی تجارت به مشتری یا همان B2C” خلاصه میشوند. اگرچه زمانی که اسم فروش محصولات به مشتریان در میان باشد، ذهن همه ما به سمت فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای و یا رستورانها و بوتیکهای لباس فروشی و یا حتی اتوگالریها و کمپانیهای سازنده خودرو و … معطوف میشود، اما بهتر است بدانید که به یمن وجود اینترنت، حالا حجم عظیم و باورنکردنی از معاملات B2C به صورت آنلاین انجام میشود.
طبق آمار جالبی که از سمت سازمان تجارتهای جهانی در آمریکا منتشر شده است، فروش اینترنتی محصولات و سرویسهای کمپانیها در سال ۲۰۱۳ در آمریکا چیزی بالغ بر ۱٫۵ میلیارد دلار برآورد شد. این مقدار تا سال ۲۰۱۸ به بیش از ۲٫۳۵ میلیارد دلار رسیده است و همچنان با سرعت بسیار زیادی در حال افزایش است. این حجم زیاد و تصاعدی نشان میدهد که مسئله بازگشت سرمایه (ROI) در این نوع از تجارت B2C نیز به مقدار قابل توجهی در حال افزایش است. در کل باید گفت که مبحث بازاریابی تجارت به مشتری مهمترین اصل بازاریابیهای امروزی است و اغلب کمپانیها در تلاش هستند تا راهی برای جلب توجه بیشتر مصرفکنندگان پیدا کنند. با این حال، نوع اینترنتی و آنلاین B2C از حالت عادی نیز بسیار مؤثرتر است.
بازاریابی B2C چگونه کار می کند؟
هدف هر کمپین بازاریابی B2C، متقاعد کردن مصرف کننده برای خرید محصول شما است. این اصل ماجراست. با این حال، بسیاری از عوامل مختلف قبل از معامله نهایی رخ می دهد.
ما قبلاً درباره قیف فروش صحبت کردهایم. اگر شما به قیف بازاریابی توجه کنید، به خوبی میدانید مراحل بازاریابی از ایجاد آگاهی اولیه تا خرید نهایی به چه شکل است.
به طول کلی، سرنخ فروش تبدیل به خریدار احتمالی و این خریدار در نهایت تبدیل به مشتری جدید میشود. اما این روند چگونه در قیف بازاریابی قابل بررسی است؟
پاسخ در بازاریابی B2C است.
به عنوان مثال، در نظر میگیریم شما دورههای آنلاین برای عکاسان می فروشید. برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبین هدفتان، باید اقلامی برای بازاریابی آماده کنید که شامل موارد زیر است:
- عکس های با کیفیت بالا
- زبانی که عکاسان درک میکنند
- اطلاعات در مورد مشکلات آنها، مانند نا امیدی در تنظیمات دوربین
- وعدههایی مربوط به کیفیت تصویر
شما باید کشف کنید که مشتریان چه میخواهند و چگونه می توانید محصول خود را برای انجام خواستههای آنها آماده کنید.
بازاریابی B2C با معرفی مصرف کننده به کسب و کار شما، تشویق مصرف کننده به تعامل با نام تجاریتان و هدایت مصرف کننده به سمت خرید انجام می شود. اینها سه مرحله از قیف بازاریابی است.
اگر میخواهید به هدف خود برسید، به یک استراتژی نیاز دارید. در ادامه به این استراتژی اشاره خواهیم کرد.
فرآیند خرید در کسبوکارهای B2B و B2C
مشتربان معمولی، کالا یا سرویسهای شما را برای استفادههای شخصی خریداری میکنند اما مشتریان تجاری، کالا یا سرویس شما را برای شرکتهای مطبوع خود خریداری میکنند.
فرآیند خرید در کسبوکارهای B2B پیچیدگیهای بیشتری دارد. در این حالت بر اساس نوع خرید، گروههای تصمیمگیری شامل واحدهای فنی، تجاری، مالی و اجرایی میشوند. با این حساب فردی که از جانب یک شرکت قصد خرید یک محصول را از شما دارد ممکن است تصمیمگیرنده نهایی نباشد. حتی گاهی اوقات تصمیم خرید کالاهای مهم و گرانقیمت توسط اعضای هیئت مدیره اتخاذ میشود.
پرداخت در کسبوکارهای B2B و B2C
در روش B2C، قیمت برای تمامی خریداران یکسان است. اما در مدل B2B، قیمت کالا بسته به نوع شرکت همکاری که قصد دارد با شما معامله کند تفاوت پیدا میکند. در این حالت بسته به نوع سفارش مشتری و سیاستی که مجموعه شما برای تعامل و همکاری با این شرکت در پیش گرفته است، مشتری قیمت متفاوتی را پرداخت خواهد کرد.
فرآیند پرداخت نیز متفاوت است. در مدل B2C، مشتری پس از انتخاب کالا، در زمان خرید، وجه کالا را به صورت نقد، کارت اعتباری یا چک پرداخت میکند. اما فرآیند پرداخت در مدل B2B، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. در این مدل مشتری محصول مورد نظر خود را انتخاب میکند و تعدادی که از این کالا نیاز دارد را سفارش میدهد، سپس نحوه دریافت کالا و شرایط حمل و نقل از طریق کانالهای مختلف لجستیک مشخص و هماهنگ میشود.
در بیشتر موارد از آنجایی که در این مدل، کسبوکار بین دو شرکت همکار صورت میگیرد، پرداخت نقدی و در لحظه انجام نخواهد شد و موعد پرداخت در پایین فاکتور جهت اطلاع شرکت همکاری که محصول را خریداری کرده است توسط واحد حسابداری درج میشود.
بازاریابی نوع مشتری به تجارت (C2B) به چه صورت است؟
اگرچه در حالت عادی و به ظاهر همه معاملات تجاری از طرف یک تجارت به یک مصرفکننده صورت میگیرد، اما جالب است بدانید که نوعی تجارت برعکس با عنوان بازاریابی مشتری به تجارت (Customer to Business) نیز وجود دارد که طی آن، مصرفکننده با ایجاد یک فرصت ارزشمند، تجارت مخاطب خود را به مشتری تبدیل میکند! به عنوان مثال تجارتهای زیادی هستند که از مشتریان حرفهای و کاربلد خود میخواهند تا برای محصولاتشان نقد و بررسی تهیه کنند. سپس آن مشتری از دیدگاه یک مصرفکننده (دیدگاهی که اغلب تجارتها نمیتوانند به راحتی از طریق آن اقدام به تولید و ارائه محصولات کنند) شروع به بررسی و مطالعه یک محصول یا سرویس از یک کسبوکار میکند.
در وهله اول چنین اقدامی باعث میشود تا مدیران آن کسبوکار با دیدگاه تکامل یافته یک مشتری روبهرو شوند و از همین طریق اشکالات، اشتباهات و توصیههای مفیدی که مصرفکنندگان به دنبالش هستند را متوجه شده و سپس بتوانند آنها را در محصولات و سرویسهای بعدی خود اعمال کنند. در قدم بعدی، این نقد و بررسیها به خود مشتریان و مصرفکنندگان دیگر نیز که اطلاعات کافی از محصولات آن تجارت ندارند کمک میکند تا با علم بیشتری به خرید بپردازند. این اطلاعات در اغلب اوقات آنقدر کافی هستند که مشتریان دیگر نیز با مطالعه آن بیش از پیش برای خرید آن محصول یا سرویس ترغیب شوند.
مثال بارز این مورد را میتوان در شرکتهای نرمافزاری و بازیسازی دید. بسیاری از این شرکتها با ایجاد بستری مناسب برای دریافت نقد و بررسیهای کاربران و در ازای پرداخت نقدی یا دیگر هدایای مشابه، از متخصصین و کاربلدهای آن حوزه دعوت میکنند تا به معرفی و بررسی محصولاتشان بپردازند. اگرچه اغلب این نوع نقد و بررسیها عمومی و بدون پرداخت هزینه نگارش میشوند، اما منظور ما نقد و بررسیهای جامع و کاملی است که توسط افراد متبه تولید میشوند. نوع دیگر این نوع بازاریابی برای نقد و بررسی کنندگان گدجتهای دیجیتالی است.
امروزه خیلی از متخصصین فعال در حوزه IT در ازای دریافت هزینه از سوی کمپانیها، اقدام به نقد و بررسی محصولات آنها (و البته با سیاستهای حمایتی) میکنند و از جایی که کاربران دنیا به این افراد متخصص اعتماد دارند، از طریق بررسیهای آنها به مشتریان آن محصولات تبدیل میشوند. چنین نوع تجارتی با اینفلوئنسر مارکتینگ شباهت زیادی دارد. تجارت C2B همچنین در نوع دیگری نیز وجود دارد و در آن، تجارتهای مختلف ایدههای خاص مصرفکنندگان را قبل از اینکه کمپانی دیگری آن ایده را انحصاری یا اجرایی کند، از آنها خریداری میکنند.
استراتژی های B2C مارکتینگ
استراتژی های بازاریابی B2C به شما کمک می کند تا برای فروش آماده شوید و به پیش بینی پاسخ ها و پیشرفت مسیر کمک می کند. هر سه این عوامل میتوانند کمپین بازاریابی شما را موفقتر کنند.
البته، شما نمی خواهید به هر استراتژی بازاریابی بدون درک کامل اینکه چگونه کار میکند، پرش کنید. بازاریابی بد می تواند تاثیر منفی بر کسب و کار شما و شهرتتان در سال های آینده داشته باشد.
به همین دلیل توصیه می کنیم که بسیاری از کانال ها و استراتژی های بازاریابی B2C را بررسی کنید. خودتان را با چگونگی کار آنها و آنچه آنها باید انجام دهند آشنا کنید. از معیارهای این مقاله برای پیگیری پیشرفت خود استفاده کنید و در صورت لزوم تغییرات لازم را در استراتژی خود اعمال کنید.
همچنین به یاد داشته باشید که برخی از استراتژی های بازاریابی برای یک کسب و کار بهتر از دیگران کار می کنند. فقط به این دلیل که یک کارآفرین دیگر با یک استراتژی خاص موفق بوده است، به این معنی نیست که برای شما کار خواهد کرد.
همیشه همه چیز را تست کنید این تنها راه شناختن استراتژی های بازاریابی B2C خواهد بود که پاسخ مثبتی را در بین مخاطبان هدف شما ایجاد می کند.
در این بخش نگاهی به ۹ استراتژی کارآمد برای بازاریابی B2C خواهیم انداخت. برای هر کدام مثالی در زمینه فروش دورههای آموزشی خواهیم داشت.
-
با نگاه انسانی با خریدار بالقوه در ارتباط باشید
با بازاریابی محتوا شروع میکنیم. اگر شما بر روی ایجاد روابط با خریدار بالقوه خود تمرکز کرده اید، باید آنها را مانند افرادی انسانی تلقی کنید – نه مانند دستگاههای خودپرداز که پول نقد برای محصولات شما میپردازند.
اگر در حال نوشتن مقالات وبلاگ و یا ارسال پست در شبکههای اجتماعی هستید، مطالبی را تهیه کنید که هم راستا با اعتبار نام تجاری شماست. با مخاطب هدف خود در سطح یک انسان ارتباط برقرار کنید، چه داستان خود را به اشتراک می گذارید و یا این که کمک می کنید تا نیازهایشان را درک کنند.
هدف در اینجا این است که مشتری، شما و کسب و کارتان را به عنوان راه حلی برای دردها و مشکلات خود بیابد.
مثال
در نظر میگیریم که شما دوره های آنلاینی را برای کمک به کاهش وزن افراد ایجاد کردهاید. شاید قبلا با اضافه وزن خود مبارزه کرده اید، بنابراین می دانید که چگونه از رژیمهای غذایی نامناسب دوری کنید و میدانید این فرآیند چقدر سخت است.
از این تجربه ها برای ارتباط با مخاطبین خود استفاده کنید. عکسهایی از قبل و بعد کاهش وزن ارسال کنید، در مورد استراتژی های کاهش وزن که شکست خورده هستند بحث کنید و درمورد اضافه وزن شخصی خود و تجربیاتتان صحبت کنید. شما همچنین می توانید در مورد چگونگی احساستان در حال حاضر که از این مبارزه با اضافه وزن پیروز بیرون آمده اید و از مشکلاتی که قبلا داشتید صحبت کنید.
مردم با داستان هایی مانند این ارتباط برقرار میکنند. پیامی که ارسال میکنید ساده است: “من راهی برای مقابله با این مشکل پیدا کردم. اجازه بدهید به شما کمک کنم تا همین کار را انجام دهید. “
-
برگزاری مسابقات خلاق و جذاب
همه مسابقه را دوست دارند. ایده برنده شدن چیزی به صورت رایگان بیش از حد جذاب است به ویژه که برای گذر از مراحلش نیاز به کار و زمان زیادی نباشد.
شما می توانید یک مسابقه در وبلاگ خود، شبکههای اجتماعی یا هر جای دیگری که مناسب به نظر می رسد، اجرا کنید. بسیاری از کارآفرینان برای برگزاری رقابت ها از وبینار استفاده می کنند. به این ترتیب، مخاطبان وبسایت و صفحات مجازی خود را افزایش می دهید که درنهایت مشتریان شما نیز بیشتر شده و این دستاورد مسابقه هاست.
مهم این است که اطمینان حاصل کنید که قوانین را بر روی هر پلتفرمی که انتخاب کردهاید به درستی اجرا میکنید. همچنین لازم است که مخاطبان هدف شما دیدگاه ارزشمند خود را برای شما ارسال کنند.
ممکن است در نظر بگیرید که چیز گرانقیمتی که با کسب و کار شما مرتبط نیست را جایزه بدهید، چرا که وسوسه انگیز است. مطمئنا، تعداد زیادی از مردم یک تلویزیون تخت جدید را دوست دارند، اما اگر دورههای آنلاین شما هیچ ارتباطی با تلویزیون ندارند، مسابقه نتیجه دلخواهی نخواهد داشت. چیزی را انتخاب کنید که با کسب کار شما مرتبط باشد.
مثال
شاید شما دوره های آنلاین و یا دیگر محصولات دیجیتالی را در زمینه سخنرانی آماده کردهاید. شما یک درس کوتاه و دو دوره کامل را ایجاد کرده اید، بنابراین تصمیم می گیرید که با برگزاری یک مسابقه دوره کوتاه خود را در اختیار برنده قرار دهید.
کاری کنید که بسیاری از افراد در مورد مسابقهی دسترسی به درس کوتاه شما اطلاعات داشته باشند. توضیح دهید که دوره شامل چه مواردی است و چه تعدادی از افراد می توانند برنده شوند. سپس، به شرکتکنندگان بالقوه اطلاع دهید که چگونه می توانند وارد رقابت شوند.
شما یک متخصص در زمینه سخنرانی هستید، درست است؟ بنابراین می توانید از مردم بخواهید از خود هنگامی که سخنرانی میکنند عکس بگیرند، یا از آنها بخواهید که سخنرانی های ۱۵ ثانیهای ضبط کنند. هر کدام را که اجرا میکنید، همراه آنها باشید و جوانمردانه برنده را انتخاب کنید.
-
اضافه کردن پیشنهاد رایگان با هر خرید
این مورد همچنین با عنوان یک هدیه با هر خرید شناخته می شود، پیشنهاد رایگان با هر خرید ارزش بیشتری را برای محصولی که به فروش می رسانید، افزایش می دهد. به عبارت دیگر، به شما امکان می دهد مردم بدانندکه بدون اینکه بخواهند پول بیشتری بدهند، چیزی اضافی دریافت می کنند.
این یک پیروزی برای همه است. شما برای محصول خود مبلغی دریافت میکنید و مشتری در عوض یک مورد پاداش میگیرد.
پیشنهاد رایگان می تواند هر چیزی که می خواهید باشد. شاید این یک دوره درسی کوتاه است که مربوط به درس اصلی شما است. یا شاید این یک کتاب الکترونیکی یا کتابچه ای است که به مشتریان شما کمک می کند که بهتر دوره آنلاین خود را معرفی کنید.
مثال
به عنوان مثال شما دروهای دارید که آموزشی در زمینه برنامه نویسی است. برای افزایش رضایت مشتریان میتوانید دورهی دیگری که مرتبط با این دوره باشد را به صورت رایگان در اختیار خریداران قرار دهید.
به طور خلاصه، شما می توانید یک کتاب الکترونیکی کوتاه که مکمل دوره ی آنلاین شماست یا یک ویدیو را به اشتراک بگذارید.
مهم این است که مطمئن شوید پیشنهاد شما ارزش واقعی دارد. اگر نمی خواهید چیزی به عنوان یک جایزه ایجاد کنید، می توانید تخفیف دیگری در یکی از محصولات خود ارائه دهید. به عنوان مثال، هر کسی که دوره آنلاین اولیه خود را خریداری می کند، دوره کوچکی از درس دیگر را به صورت رایگان دریافت می کند.
-
اولویت بندی و هدف بندی سئو برای جستوجوکنندگان
بسیاری از کارآفرینان وقتی که محتوای خود را برای جستجوگرها بهینه سازی میکنند، به فکر کاربران نیستند. ما گمان می کنیم که همه جستجوهای گوگل یکسان هستند اما در واقع اینطور نیست .
اما اینگونه نیست.
نوع جست و جو کردن هدف را مشخص می کند. به عنوان مثال، اگر می خواهید چیزی بخورید، ممکن است برای “کبابیهای نزدیک من” را جستجو کنید. اگر شما علاقه مند به پخت و پز هستید، ممکن است “دستور العمل های تهیه کباب برای مبتدیان” را جستجو کنید.
نوع جستجو نشان دهنده هدف آن است. برخی از مصرف کنندگان فقط به دنبال جمعآوری اطلاعات هستند، برخی دیگر گزینههای خود را مقایسه می کنند و خیلی دیگر هم آماده خرید هستند.
در حالت ایده آل، شما برای همه نوع جست و جو محتوا ایجاد می کنید. به این ترتیب، آنها می دانند که شما تمام پاسخ ها را دارید.
مثال
به عنوان مثال، شما علاقه مند به تناسب اندام بهتر هستید.ممکن است با تحقیق در مورد انواع فعالیت های فیزیکی شروع کنید:
-
- تاثیر زیاد
- تاثیر کم
- دویدن
- دوچرخه سواری
- یوگا / پیلاتیز
- تمرینات وزنه برداری
در این مرحله شما در مرحله جمع آوری اطلاعات هستید. نمی دانید که چگونه می فرم بدن بهتری را بدست آورید، زیرا هنوز درباره گزینه های موجود اطلاع ندارید.
می توانید مصرف کنندگان را در این مرحله با تهیه مقالات و جدول ها مقایسه و هدف گزاری کنید. به مردم کمک کنید تا گزینه های خود را درک کنند تا بتوانند تصمیمی آگاهانه بگیرند.
اما اگر شما از قبل روش تناسب اندام مورد نظر خود را بدانید چطور؟ سالهاست هر روز که از خواب بیدار می شوید با خودتان مرور کرده اید، اما حالا موضوع فرق می کند.
در این مرحله، شما در حال حاضر آگاه هستید. شما به دنبال بهترین محصولی هستید که کمک کند تا در پیاده روی ثابت قدم و استوار بمانید.
برای این موضوع، شما می توانید محتوا را در مورد مزایای پیاده روی، روشهای پیاده روی، راهنمایی های روزانه و غیره ایجاد کنید. شما تجربه خود را نشان می دهید و محصول خود را به عنوان راهی برای رفتن به عمق موضوع نشان می دهد.
هنگامی که با جست و جوکنندگان را با هدفی که دارندتقسیم میکنید، می توانید محتویاتی را که به طور سفارشی برای هر بخش طراحی شده است، ایجاد کنید. شگفت زده خواهید شد که این تاکتیک چقدر خوب کار می کند، به ویژه اگر کار با سایت شما از نظر خریداران راحت و قابل دسترس باشد.
-
کمپینهای “هدف گذاری مجدد” را اجرا کنید
هدف گذاری مجدد در نگاه اول مفهومی دشوار به نظر میآید، اما در واقع بسیار ساده است. همه چیز در مورد پیوند مجدد با مصرف کنندگان است که در گذشته با کسب و کار شما ارتباط برقرار کرده اند. این به ویژه برای بازاریابی B2C مناسب است.
به عنوان یک نوع از تبلیغات پولی، هدفیابی مجدد می تواند در بودجه شما قرار بگیرد. اگر از آن به درستی استفاده کنید، هزینه آن به شما بازخواهد گشت.
هنگامی که یک مصرف کننده با کسب و کار شما ارتباط برقرار می کند، این ارتباط می بایست دنباله داشته باشد. برای مثال دفعه بعد که مشتری از فیسبوک بازدید میکند، آگهی برای کسب و کار شما را ببیند. در ایران در اکثر سایتهایی که حضور داشته باشد تبلیغات شما را میبیند.
این مشتری ممکن است بلافاصله بر روی تبلیغ یا خرید از شما کلیک نکند. با این حال، دیدن آگهی، تصویر شما را تقویت می کند و به مصرف کننده کمک می کند که شرکت شما را در آینده به یاد بیاورد.
مثال
شاید شما دوره های آنلاین مربوط به طراحی وب را آموزش میدهید. به طراحان مشتاق کمک می کنید تا کار خود را بهتر کرده و کسب در آمد کنند.
شما می توانید مشتریانی که از وبسایت یا صفحات بلاگ شما بازدید می کنند را هدف گذاری کنید. اگر شما تبلیغات ریتارگتینگ را راه اندازی کرده باشید، مشتری هر سایت دیگری که در سطح اینترنت ببیند، بنرهای تبلیغاتی شما را مشاهده خواهد کرد و این همان چیزی است که شما به دنبالش هستید. ایجاد تصویر در ذهن مخاطب!
-
ایجاد برنامه های عضویت
به برنامه های حق عضویت به عنوان یک نوعی از گیمیفیکیشن فکر کنید. این کار مشتریان را تشویق می کند تا با کسب و کار شما ارتباط برقرار کنند تا بتوانند سطح عضویت خود را ارتقا دهند.
این برنامه همچنین برنامه وفاداری نامیده می شود، برنامه عضویت شامل رقابت و پاداش است. همانطور که مصرفکنندگان سطح عضویت را افزایش می دهند، به پاداشهای بیشتر دست می یابند، که باعث افزایش ارتباط آنها با کسب و کار شما میشود.
مثال
شما می توانید سه سطح عضویت برای کسب و کار خود ایجاد کنید:
-
- برنزی: مشتریان در سطح برنز هر سه ماهه تخفیفهای رایگان را برای محصولات دیجیتال خود دریافت میکنند.
- نقرهای: کسانی که به سطح نقره می رسند، علاوه بر تخفیف ها، دو بار در سال از یک دانلود ارزشمند خاص نیز بهره مند خواهند شد.
- طلایی: این بالاترین مرحله است که در آن مشتریان علاوه بر دریافت پاداش های سطح برنز و نقره از مشاوره رایگان ۱۵ دقیقه ای تلفنی نیز بهره مند می شوند.
بدیهی است که نام گذاری سطوح به دلخواه شماست و شما می توانید تعیین کنید که مشتریان چگونه به سطح های بالاتر صعود کنند.
به عنوان مثال، اعضای سطح پایین بین ۵ تا ۱۰ هزارتومان پرداختی داشته اند، این در حالی است که اعضای نقره ای تا ۳۰ هزار تومان و اعضای طلایی تا ۵۰ هزارتومان هزینه کرده اند.
-
از رسانه های اجتماعی استفاده کنید
بسیاری از برندها با استفاده از رسانههای اجتماعی موفقیتهای شگفت انگیزی کسب کردهاند. برخی شبکههای اجتماعی را انتخاب کردهاند و این در حالیست که برخی دیگر هنور به روش های سنتی پایبند هستند.
اگر در بودجه خود پولی برای شبکههای اجتماعی ندارید، تمرکز خود را روی استراتژیهای بازاریابی B2C قرار دهید .راه های زیادی در شبکه های اجتماعی وجود دارد تا مردم در تعامل با برند شما فعال تر باشند.
مثال
فرض میکنیم که شما تازه حساب اینستاگرام را باز کردید. شما می خواهید افرادی را جذب کنید که ممکن است به دوره های آنلاین شما علاقه مند باشند، اما نمی دانید که باید از کجا شروع کنید.
استراتژی شما ممکن است چیزی شبیه به این باشد:
۱۰ نفر را در روز دنبال کنید، افرادی که علاقه مند به طرز فکر یا صنعت شما هستند.
یک هشتگ واحد با نام تجاری خود داشته باشید و در همه پست ها از آن استفاده کنید.
استفاده از هشتگ های جدید هر روز که مربوط به موضوع یا طرز تفکر شماست.
میزبان مسابقاتی شوید که اختصاصی در اینستاگرام برگزار میشود.
محتوای الهام بخش یا آموزشی را به اشتراک بگذارید که فالوئرهای شما احساس کنند بخشی از یک جامعه هستند.
این یک استراتژی جامع است. به علاوه، شما می توانید آن را برای پلتفرمهای دیگر از فیس بوک تا توییتر تکرار کنید.
-
ایجاد روابط با افراد تاثیرگذار
هنگامی که شما کلمه “تأثیرگذار” را میگوئید، مردم اغلب نامهایی مانند رامبد جوان، علی دایی و سیروان خسری را می شنوند. با این حال، افراد محبوب و تاثیر گذار جامعه اغلب با محتوای اجتماعی خود جذاب هستند – به علاوه، آنها میلیون ها تومان هزینه نمی کنند.
چهره های مشهور، شخصیت های شبکههای اجتماعی هستند که تعداد زیادی از افراد آنها را دنبال میکنند. این افراد بر اساس گفته های اینفلوئنسر تصمیم به خرید می گیرند.
و این یک فرصت برای شماست تا به عظمت B2C مارکتینگ برسید.
همکاری با چهره های مشهور می تواند لطفی برای کسب و کار شما باشد. برای مثال، میتوانید برای جذب آنان نسخههای از دورههای آنلاین خود یا محصولاتتان را بفرستید.
مثال
بیایید بگوئیم که شما دورهی آنلاینی در زمینه امنیت شخصی دارید. یک کارشناس امنیتی را در اینستاگرام دیده اید که فالوئرهای خوبی دارد.
شما هر دو می خواهید به مردم آموزش دهید که چگونه ایمن بمانند. رویکرد این متخصص را بپرسید و از او بخواهید که به درس شما نگاه کند. اگر تأثیرگذاری آن را دوست داشته باشد، درخواست کنید که محصولتان را تبلیغ کند.
برخی از چهره های مشهور ممکن است برای شما هزینه داشته باشند، اما خیلی از آنان نیز بحث مالی ندارند. اگر با روابط شروع کنید، پول کمتری صرف خواهید کرد.
-
سرمایه گذاری در بازاریابی موبایل
جهان در حال حرکت در جهت تلفن همراه است. بسیاری از مردم لپ تاپ و کامپیوترهای رومیزی را ندارند. آنها تمام محاسبات خود را از طریق تبلت ها، تلفن های همراه و حتی ساعت های هوشمند انجام می دهند.
این دلیل حیاتی بودن این است که بازاریابان B2C استراتژی بازاریابی موبایل را در صدر قرار داده اند. محتوای خود را بر روی دستگاههای موبایل بررسی کنید تا مشکلی از نظر نمایش نداشته باشد.
همه چیز با یک وبسایت واکنشگرا شروع میشود. اکثر قالبهای سایتهای مختلف واکنشگرا هستند و این مورد برای سایتهای جدید تقریباً امری پیش فرض است. در گذشته سایتها نسخه موبایل هم داشتند که امروزه این مورد نیز بسیار کم شده است.
علاوه بر این، شما می خواهید پست هایتان روی موبایل عالی به نظر بیایند، از وبلاگ گرفته تا شبکه های اجتماعی . تصاویر خود را با استفاده از فونت های خوانا بهینه کنید و به طور کلی در تلفن همراه در دسترس باشید.
مثال
اگر شما علاقه مند به شروع کسب یک کسب و کار آموزشهای آنلاین هستید میتوانید از وردپرس برای راه اندازی وبسایتتان شروع کنید. قالبهای وردپرس اکثراً واکنشگرا هستند.
اطمینان حاصل کنید که شما در مورد بهترین شیوه های بازاریابی در تلفن همراه به روز هستید. بازاریابی ایمیلی، بازاریابی SMS و بازاریابی شبکههای اجتماعی همه با موبایل سازگار هستند.
شما همچنین می توانید از gamification و سایر اشکال جذاب بازاریابی B2C استفاده کنید تا با بازار هدف خود در تلفن همراه ارتباط برقرار کنید. مجبور نیستید که تمام کاربران روی کامپیوتر را به طور کامل فراموش کنید، اما واقعیت را در نظر بگیرید که بهترین مشتریان شما ممکن است شما را در دستگاه های تلفن همراه خود پیدا کنند.
تفاوت بازاریابی B2C و بازاریابی B2B
شما ممکن است متوجه شده باشید که هر استراتژی که در این مقاله لیست شده است به بازاریابی B2C مرتبط است. ما در مورد بازاریابی B2B صحبت نمی کنیم. البته در آینده مقالات کامل تری درباره بازاریابی B2C قرار خواهیم داد.
برخی از این شیوه ها برای بازاریابی B2B هم کاربرد دارند اما باید آنها را متناسب با مخاطب خود تنظیم کنید.
برای مثال، هنگامی که شما برای کسب و کارتان بازاریابی می کنید، افرادی را که از کانال های مختلف رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، هدف قرار می دهید. علاوه بر این، اگر شما بخواهید موفقیت را پیدا کنید، باید تصمیم گیرنده اصلی را در هر کسب و کار هدف قرار دهید.
اساسا، تفاوت بین بازاریابی B2B و B2C به کاربر نهایی می رسد. با بازاریابی B2C، فقط باید یک نفر را برای خرید متقاعد کنید. در حالیکه برای بازاریابی B2B، خلاف این موضوع صدق می کند.
دیجیتال مارکتینگ چگونه بازاریابی B2C را دگرگون کرد؟
همانطور که در مقدمه این مقاله هم گفتم، با ورود به دنیای دیجیتال بازاریابی B2C خیلی جدیتر از قبل مطرح شد. چرا؟ چون به کمک ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، رابطه میان کسب و کارها با مصرفکنندگان از همیشه نزدیکتر شد.
آشنایی با اصول بازاریابی دیجیتال و یادگیری ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در هر کسب و کاری به شما کمک میکند تا مخاطب را بهتر بشناسید و در نهایت میزان فروش خود را بالا ببرید. در دورۀ فروش اینترنتی: از میلیون تا میلیارد به صورت جزئی و حرفهای، حاصل بیش از ۱۰ سال تجربۀ خود در زمینه دیجیتال مارکتینگ را با شما مطرح کردهایم.
یک مثال جالب از این مورد را میتوان کفش تنتاک دانست. در تبلیغات تلویزیونی این برند، بعد از این که کفش معرفی شده و مزایای آن برای بیننده گفته میشود، گوینده از ما میخواهد برای تهیه آن، به یک سامانه پیامکی، اس ام اس بفرستیم یا از طریق یک آدرس اینترنتی، سفارش خود را ثبت کنیم. در واقع، تنتاک با استفاده از تکنولوژی، راهی پیدا کرده است تا لایههای واسطه کسب و کار خود را حذف کند و محصول خود را به طور مستقیم به مصرفکننده عرضه کند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که اولین بار، سیستم خرید آنلاین توسط فردی به نام مایکل آلدریچ در سال ۱۹۷۹ طراحی شد و اولین خرید موفق آنلاین هم در سال ۱۹۸۴ توسط خانمی به نام اسنوبال انجام شد. از آن زمان تاکنون، کسب و کارها با ورود خود به فضای آنلاین، شکل تجارت را دچار تحولی عظیم کردهاند. شکل سنتی تجارت، جای خود را به تجارت الکترونیک داده است. البته، ما اینجا فقط درباره فروشگاههای B2C بزرگی مثل دیجیکالا و بامیلو صحبت نمیکنیم. در بازار B2C آنلاین میتوان از شیر مرغ تا جون آدمیزاد را پیدا کرد. محصولات و خدمات که در بسیاری موارد، به صورت مستقیم و بدون واسط هم ارائه میشوند.
چگونه یک کمپین موفق B2C بسازیم؟
سریعترین راه برای برقراری ارتباط با مشتریان، ایجاد یک کمپین در دنیای بزرگ اینترنت است.
رسانههای اجتماعی یک روش رایج و جاافتاده برای جذب مخاطبان بیشتر و ارتباط با آنها در سطح شخصیتر است. مثل کمپینهای بازاریابی تلگرامی یا اینستاگرامی. شما در کمپین خود باید حس صمیمیتی ایجاد بکنید که مشتریان به شما اعتماد کنند. خبر خوب این است که امروز بازاریابی در شبکههای اجتماعی خیلی جا افتاده است و حتی از آن استقبال هم میشود. جدا از این که مردم دوست دارند با استفاده از شبکههای اجتماعی با بقیه در تعامل باشند، این شبکهها میتوانند در روند بازاریابی هم مفید باشند. اما چگونه؟
نمونه بازاریابی مصرفی در اینستاگرام
برای اینکه راحتتر متوجه منظورم از بازاریابی مصرفی در اینستاگرام شوید، یک مثال واقعی برایتان آوردهام: نمونه بازاریابی مصرفی کاله در اینستاگرام.
کاله اخیرا نوع جدیدی از ماست با اسم لاکتیویا تولید کرده و ادعا میکند که این ماست باعث بهبود گوارش شما میشود. حالا برای اینکه اعتماد مشتریان نسبت به این محصول را افزایش داده و آن را بفروشد، چالشی به اسم “چالش لاکتیویا” ایجاد کرده است. این چالش چگونه کار میکند؟ کاله با این چالش فرصتی به مشتریانش میدهد و میگوید که این ماست را تهیه کنید و استفاده کنید. اگر نتیجهای نگرفتید، ما پولتان را به شما پس میدهیم! این یک نمونه بسیار موفق و خوبی از بازاریابی مصرفی در اینستاگرام است.
همچنین نیازی به گفتن نیست که کاله با این کار، متحمل هزینه خاصی نشده و در عین حال، توانسته فروش خودش را چند برابر بکند! علاوه بر آن، جایزهای هم برای این چالش در نظر گرفته است و کاربران هم به همین دلیل، این خبر را با سرعت نور بین خودشان به اشتراک میگذارند!
نتیجهگیری
بازاریابی B2C در بستر اینترنت رابطه تنگاتنگی با نکات گفته شده دارد. در حقیقت رعایت نکردن راه و روشهای ذکر شده باعث میشود تا شما کوچکترین پیشرفتی در بحث این نوع بازاریابی نداشته باشید. موفقیت یا شکست در بازاریابی تجارت به مصرفکننده کاملاً به نوع تعاملات یک تجارت با مشتریان بستگی دارد. بنابراین تحت هر شرایطی فراموش نکنید که تمام تلاش شما باید جلب اعتماد کاربران باشد. اعتماد و اعتبار دو فاکتور اصلی هستند که برای کاربران بسیار با اهمیت میباشند. بنابراین باید با نکاتی که در این مقاله به آنها اشاره شد سعی کنید تا نام تجاری خود را معتبر کنید و سپس از این اعتبار برای جلب مشتریان جدید و ثابت کردن مشتریان قدیمی استفاده کنید.